روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزشماری...

...

خیلی خوشحالم...فقط ۹ روز به دیدار عزیزم مونده...و من جایزه هشت ماه صبر و دوری و دلتنگی و غصه و تنهایی و شرایط سخت رو از خدا خواهم گرفت...

این روزها پر از هیجانم...واقعا خواب به چشمام نمی‌یاد...استرس دارم...می‌خوام همه کارهام به موقع انجام بشه... می‌خوام وقتی از راه می‌رسی همه چیز خوب و عالی باشه...می‌خوام با خیال آسوده به عمق هشت ماه ندیدن بغلت کنم...

می‌خوام به اندازه درد دلتنگی‌ای که بوسه هشت ماه پیشت روی پیشونیم به‌جا گذاشت لذت بوسیدن گونه‌هاتو بعد از هشت ماه دوباره تجربه کنم...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد