روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای ما

پرده اول: تنهایی

تصمیم میگیری که یک یکشنبه خوب برای خودت و عزیزت درست کنی. از اینکه این چند روز این قدر خوب گذشته احساس شادمانی میکنی و از اینکه میتونین یک تابستون شاد و فارغ  از استرس رو تجربه کنین احساس خوشبختی مضاعفی میکنی

 پرده دوم: با هم بودن با احساس تنهایی

پیشنهاد تنها بیرون رفتن رو قبول نمیکنی صبر میکنی تا بیاد و با هم برین. دوست داری تو این هوای  خوب که چند ماهی هم بیشتر مهمونمون نیست قدم بزنی و نفس بکشی ولی یکی هست که غیر از خودش به کسی فکر نمیکنی تصمیم میگیره، اعلام میکنه و اصرار به انجامش داره...

پرده سوم: تنهایی

به همه فکرهات میخندی و یادت میاد که هیچوقت اون مثل تو فکر نمیکنه