روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

بالاخره می نویسم...

...

از فضای خاکستری این وبلاگ خسته شدم ولی دلم هم نمیاد که توش ننویسم. شاید اگه رنگ و روش رو عوض کنم انگیزه ام بیشتر بشه واسه نوشتن...

بالاخره بعد از دو سال دارم یه نفس راحت می کشم، از این جا به بعدش دیگه خیلی دست من نیست، بعد از ۵ تا امتحان خفن حالا باید بشینم ببینم خدا می خواد من اون چیزی که می خوام بشم بالاخره می شم یا نه....