روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

خواب...

...

چه خواب شیرینی بود...

بعد از مدتها در آغوشم بودی...

و وقتی برخاستم عطر تنت را در دستانم جستجو کردم...

افسوس که بودنت فقط در خواب بود...

و دستانم جز بوی کهنگی پتوهای پاویون چیزی نداشت...

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد