روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

روزهای خاکستری

اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...

فرودگاه...

...

امشب امشب تو در راه

عمر جدایی کوتاه

امشب میام به دیدار

پیشواز تو فرودگاه

 

امشب امشب دل من

بی تاب و بی قراره

تیک تیک تیک تیک لحظه ها

از دور تو رو میاره

 

یه روز دو روز نبوده

عمری که بی تو سر شد

رفتی سفر دل من

دور از تو عاشق تر شد

 

یاد تو پنهون نشد

جدایی آسون نشد

دل از دوست داشتن تو

هرگز پشیمون نشد

 

تو اینهمه غریبه

یه آشنا تو بودی

تو خلوت دل من

تنها صدا تو بودی

 

رفتی نرفته یادت

قشنگه خاطراتت

عشقت نشد فراموش

بیشتر دلم می خوادت

 

...

وقتی که دلت اندازه تمام دنیا گرفته باشد و غمهایت به اندازه تمام شادی هایی که یک روز داشتی رشد کنند آنوقت با ترانه ای که بهترین لحظه های رویای هر روز و شبت را به تصویر می کشند اشک می ریزی تا سبک شوی... انتظار بدترین درد روی زمین است... و همیشه پشت انتظار دل نگرانی ای هست که اندیشیدن به آن آشفته ترت می سازد... نگرانی اینکه نکند نباشی و نبینی و نبوسی اش...

 

...

بهترینم مرا ببخش که این روزها آزارم بیشتر از لطفم شده است...مرضم فقط دلتنگی است...

 

...

طاقت بسیاری می خواهد به همین اندازه دوباره طاقت آوردن...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
آنی شنبه 1 دی 1386 ساعت 14:19

مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش.....

Tanha دوشنبه 3 دی 1386 ساعت 07:51

گاه سوی وفا روی
گاه سوی جفا روی
آن منی کجا روی
بی تو به سر نمی شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد