اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...
اولین صفحاتش از شروع روزهای خاکستری ام جان گرفته اند...
باور نکن تنهائی ات را
من در تو پنهانم تو در من
از من به من نزدیک تر تو
از تو به تو نزدیک تر من
باور نکن تنهائی ات را
تا یک دل و یک درد داریم
تا در عبور از کوچه عشق
بر دوش هم سر می گذاریم
دل تاب تنهائی ندارد
باور نکن تنهائی ات را
هر جای این دنیا که باشی
من با توام تنهای تنها
من با توام هر جا که هستی
حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه یک روز
با هم در این عالم نباشیم
این خانه را بگذار و بگذر
با من بیا تا کعبه دل
باور نکن تنهائی ات را
من با توام منزل به منزل
تو
سهشنبه 18 دی 1386 ساعت 06:24
سلام اگه با تبادل لینک موافق هستی بیا به این وبلاگ